جدول جو
جدول جو

معنی قهر گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو

قهر گرفتن
(نُ / نِ / نَ)
غضبناک شدن. خشم گرفتن، برانگیخته شدن. بهیجان آمدن. (فرهنگ فارسی معین).
- به قهر گرفتن، به زبردستی غالب آمدن. چیره شدن. (فرهنگ فارسی معین).
- ، به ظلم و جور گرفتن. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
قهر گرفتن
غضبناک شدن خشم گرفتن برانگیخته شدن به هیجان آمدن یا به قهر گرفتن، بزبردستی غالب آمدن چیره شدن، بظلم و جور گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قول گرفتن
تصویر قول گرفتن
پیمان گرفتن، عهد گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
وام دادن، عاریه دادن، قرض کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قوت گرفتن
تصویر قوت گرفتن
نیرو گرفتن، توانا شدن، کنایه از زیاد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قرار گرفتن
تصویر قرار گرفتن
استوار و محکم شدن
ساکن شدن، جا گرفتن
آرام گرفتن، ثابت گشتن
فرهنگ فارسی عمید
(خَ رَ تَ)
گرفتن شهر. فتح شهر. تسخیر شهر. فتح بلد. شهر ستاندن:
جاودانه بجای خواهد بود
همچنین شهرگیر و قلعه ستان.
فرخی
لغت نامه دهخدا
تصویری از کار گرفتن
تصویر کار گرفتن
کار گرفتن کسی را. بکاری نصب کردن بکار گماشتن
فرهنگ لغت هوشیار
محبوب معشوق، دوست رفیق. یا یار غار. ابوبکرکه درغار ثور همراه رسول خدا بود، مجازا رفیق یک رنگ وموافق ، کمک کار ناصر معین. یا به یار داشتن، کمک گرفتن: هیچکس را تو استوار مدار کار خود کمن کسی بیار مدار. (سنائی) یا یار گرفتن، در بازی یک یا چند تن از بازی کنان رابرای کمک خودبرگزیدن، همراه: مرا حیایی مناع است و نازک طبعی باآن یاراست، دارندگی هوشیار دارای هوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهار گرفتن
تصویر نهار گرفتن
لاغر شدن نزار گشتن، لاغر شده نزار گشته: (شرع زتو فربه است و دین زتو بر پای ای زتو شخص ستم نهار گرفته)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گذر گرفتن
تصویر گذر گرفتن
سد کردن راه کسی مانع عبور وی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
پیمان گرفتن پشت گرفتن عهده گرفتن از کسی پیمان گرفتن: من از او قول گرفتم که فردا به منزل ما بیاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویر گرفتن
تصویر ویر گرفتن
میل شدید یافتن: (فلانی بسیگار ویرش گرفته) یا ویر گرفتن کسی را. میل شدید کردن وی بامری: (این پسر من ویرش گرفته است که از کار ساعت سر در بیاورد)
فرهنگ لغت هوشیار
نیرو یافتن زورمند شدن نیرو گرفتن توانا شدن: چون کار نفس هنگام سستی تن قوت گیرد پس نفس جسم نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
قرض کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اویستیدن ایستیدن خستیدن ماندن ساکن شدن، آسوده گشتن راحت شدن، استوار شدن محکم گشتن، خاموش شدن، بی حرکت گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذر گرفتن
تصویر حذر گرفتن
عبرت گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بها گرفتن
تصویر بها گرفتن
ارزش پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثر گرفتن
تصویر اثر گرفتن
تاثیر پذیرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بطر گرفتن
تصویر بطر گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
مغرور شدن، سرمست شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرار گرفتن
تصویر قرار گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
ساکن شدن، آرام گرفتن، استوار شدن، محکم گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قول گرفتن
تصویر قول گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
پیمان گرفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کسر گرفتن
تصویر کسر گرفتن
((~. گِ رِ تَ))
شکست خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ویر گرفتن
تصویر ویر گرفتن
((گِ رِ تَ))
هوس شدید به چیزی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
Borrow
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
emprunter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
pedir emprestado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
брать взаймы
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
ausleihen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
pożyczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
позичати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
pedir prestado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
prendere in prestito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
lenen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قرض گرفتن
تصویر قرض گرفتن
उधार लेना
دیکشنری فارسی به هندی